*دیروز,امروز,فردا* *دو روز درهفته وجودداردکه مانبایدنگران آن باشیم.دو روزی که بایدعاری ازنگرانی وترس نگه داشته شوند. *یکی ازاین روزهادیروزاست باتمام اشتباهاتش وغم وغصه هایش,باتمام کاستی هاوخطایش,باتمام دردهاومحنت هایش. *دیروزبرای همیشه وتاابدازکنترل ماخارج شده است.تمام پولهای دنیانمی تواننددیروزرابرگردانند. *مانمی توانیم حتی یک کاری راکه درآن انجام داده ایم خنثی کنیم.مانمی توانیم حتی یک کلمه که بیان کرده ایم راپاک کنیم وبزدائیم.دیروزرفته است. *یک روزدیگرکه مانبایدنگران آن باشیم فردااست باتمام مشقتهاوناملایمات احتمالی اش,باتمام مسئولیتهایش,باتمام قول وقرارهای بزرگش وعمل کردضعیف اش فردانیزورائ کنترل آنی ماست. *خورشیدفرداطلوع خواهدکرد.یاباتابناکی ودرخشندگی ویاازپشت نقاب ابرها,اماطلوع خواهدکرد. *تاآن زمان که طلوع کند,ماهیچ منافعی یاضرری درفردانداریم.زیراهنوزمتولدنشده است.فقط یک روزباقی می ماندامروزهرانسانی می تواندفقطدرنبردیک روزبجنگد.آن یکروزهم زمانی است که شماومن بارهای غصه ومسئولیت آن دو روزبدوترس آوررابه ابدیت بفرستیم.دیروز وفرداکه تجربه کردیم. *این تجربه امروزنیست که انسان رابه مرزجنون می کشاند,بلکه آن افسوس وتلخی چیزی است که دیروزاتفاق افتاده ویاترس آنچه که فرداممکن است به همراه بیاورد.
((درنتیجه بیائیدزندگی کنیم,امافقط برای امروز))
همه ما نابینائیم،هر کداممان به نوعی
آدم های خسیس نابینا هستند چون فقط طلا را می بینند،
آدم های ولخرج نابینا هستند چون امروزشان را می بینند،
آدمهای نابینا هستند، چون خدا را نمی بینند،
آدم های شرافتمند نابینا هستند، چون ها را نمی بینند،
خود من هم نابینا هستم چون حرف می زنم اما نمی بینم که شما گوشهایی شنوا ندارید.
???? مردی که میخندد
???? ویکتور_هوگو
پیرمرد و دریا
ارنست همینگوی
حالا وقتش نیست که ببینی چه نداری. ببین با آنچه داری چکار می توانی بکنی.
هر روز روزِ تازه ای است. بهتر آن است که بخت یاری کند، ولی تو کارت را میزان کن. آن وقت اگر بخت یاری کرد آماده ای.
پ ن:یه کتاب عالی که 4روزه تموم کردم البته تو مسافرت {ارومیه}
درباره این سایت