کلاهت اون روز رو هرگز فراموش نمیکنم اون روزکه گفتی نگا کن این کلاه بهم میاد اما تنها چیزی که دیده میشد چشات بود و جوری تو خاطر حک شد که یهو یادم میاد یهو خاطراتت تو ذهنم خونریزی میکنن ناگهانی. و من اون روز فکر کردم چقد میتونی دوست داشتنی باشی این امیدی که همیشه کنارمه. چقد دوست داشنتیه. یهودیدمت قبلش بهت گفته بودم بعد یه سال و نیم تازه فهیدم چشات قهوه این یادته؟ اون روز خیلی سرد بود خیلی روز شادی بود خیلی روز قشنگی بود. خیلی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اخبار و اطلاعات جامع و به روز طراحی سایت و سئو Antonelladuawmma Rede میلاد ال داود | فروشگاه رسمی میلاد ال داود خبرگزاری میثم دانلود فایل دنیای از خوشمزه ها پژوهش دینی 1000پا هتل سورینت مریم کیش